ادامه مطلب
فناوری اطلاعات آوا مبانیIT
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
این کار به منظور کاهش در مصرف برق و استفاده کمتر از آسانسور و همچنین افزایش نشاط اساتید و دانشجویان صورت گرفته است.
ادامه مطلب در تصاویر زیر 13 مورد از بهترین طراحیهای ساختمانهای دانشگاهی را مشاهده میکنید: دانشجو ها چه کیفی میکنن!!!!!!!!!!!!! ![]()
کالج اورستاد دانمارک
![]()
دانشگاه صنعتی نانیانگ سنگاپور
![]()
مرکز اطلاعات، کامپیوتر و علوم هوش مصنوعی دانشگاه ام آی تی
![]()
دپارتمان فلسفه دانشگاه نیویورک
![]()
دانشکده هنر ویکتورین ملبورن
![]()
دانشگاه آرکادیای پنسیلوانیا
![]()
کالج Miami-Dade
![]()
دانشکده هنر مریلند
![]()
کالج معاصر متزو در هلند
![]()
دانشگاه هنینگ لارسن در دانمارک
![]()
سالن کنفرانس دانشگاه ناپیر
![]()
دانشگاه کپنهاگ
![]()
دانشگاه ناتینگهام
ادامه مطلب نويسنده : عزيزي، اسماعيل ؛ رمضاني فرد، محبوبهچكيده
در اين مقاله نقش تجارت الكترونيك در بانكداري الكترونيك در ايران و نقايص و موانع آن مورد بررسي قرار ميگيرند. كليدواژه : تجارت الكترونيك ؛ بانكداري الكترونيك ؛ شبكه شتاب
1- مقدمهدنياي امروز و اقتصاد جهاني شاهد تحولات گسترده در زمينه تبادل اطلاعات و توسعه فناوريهاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي هست كه اين موضوع بكارگيري و اتخاذ روشها و خطمشيهاي جديد را در مديريت و فعاليتهاي اقتصادي اجتنابناپذير مينمايد. مديريت امروز كه مبتني بر پايههاي اطلاعات و ارتباطات نوين است نيازمند مكانيزمها و زيرساختهاي مختلفي است تا بتواند موجد توسعه كسب و كار و ايجاد فضاي مساعد براي كارآفريني باشد كه شايد بتوان مهمترين اين زيرساختها را توسعه تجارت الكترونيك و به تبع آن بانكداري الكترونيك عنوان كرد. 2- تجارت الكترونيك و نقش آن در اهميت بانكداري الكترونيكدر پي توسعه و گسترش ابزار و وسايل اطلاعاتي و ارتباطي در دهههاي اخير، حجم معاملات و تجارت الكترونيك در مقايسه با تجارت سنتي از رشد و تحول قابل توجهي برخوردار بوده است به طوري كه كارشناسان سهم گردش مالي اين نوع از تجارت (الكترونيك) را از تجارت جهاني سالانه بيش از 500 ميليارد دلار برآورد كردهاند. شایان ذكر است اين نوع خاص از تجارت از اوايل دهه 90 ميلادي گسترش يافت و به دليل سهولت در به كارگيري آن و برخورداري از ويژگيهايي چون سرعت، دقت و امنيت مورد توجه مشتريان قرار گرفته و مشتريمداري در آن به رويكردي اساسي و بنيادي بدل گشت. تاثير گسترده و عميق تجارت الكترونيك بر بازارهاي جهاني در چند دهه گذشته از يك سو و اهميت و نقش مبادلات پولي و اعتباري در فعاليتهاي تجاري و اقتصادي از سوي ديگر لزوم تمهيد بسترها و امكانات لازم در تسهيل انتقال و تبادل پول را بيش از پيش ضروري ميساخت. بنابراين سيستم بانكي نخستين ساختاري بود كه با تاثير از نفوذ فناوري اطلاعات به عنوان عاملي براي يكپارچهسازي و افزايش گسترده دامنه نفوذ خود، تكنولوژي روز دنيا را در قرن حاضر بر پايه فناوري اطلاعات (IT) سرلوحه فعاليتهاي خود قرار داد. به اين ترتيب كه بانكها براي جذب مشتريان بيشتر و گسترش و ايجاد تنوع در خدمات خود با فناوريهاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي و تحولات آن، همگام و همسو شدهاند كه در اين راه دست به تحولات ساختاري در نظامهاي دريافت و پرداخت پول و تسهيل خدمات رساني به مشتريان زدهاند به نحوي كه بسياري مدعياند توجه مديران بانكها به اهميت و لزوم اين پديده و عنايت ويژه آنان در ايجاد ساختار بانكداري با شيوه الكترونيك يكي از دلايل اصلي و عمده اقبال عمومي به تجارت الكترونيك بوده است. بر اين اساس و با توجه به رويكرد مشتريمداري بانكداري الكترونيك ميتوان آن را يك كانال ارتباطي ميان بانك، به عنوان شخصيتي حقوقي و مشتري به عنوان شخصيتي حقيقي و حقوقي تلقی كرد كه فضاي وب و اينترنت، تلفنهاي همراه و پيامك، تلفنهاي ثابت سنتي (تلفنبانك)، كيوسكهاي بانكي، فكس، دستگاههاي خودپرداز (ATM)، دستگاههاي پايانه فروش (POS) و كارتهاي هوشمند عمدهترين ابزارها و امكانات فعلي براي ايجاد آن (كانال ارتباطي) است كه با اشاعه اين امكانات به عنوان ابزارهاي دريافت و پرداخت، وابستگي به مبادلات روزانه پول نقد و چك و در نتيجه هزينههاي مربوط به چاپ، نگهداري و حمل اسكناس از يك طرف و عبور و مرور مشتريان از طرف ديگر كاهش مييابد. 3- ضرورت توسعه بانكداري الكترونيك (اتوماسيون بانكي) در ايرانپس از پایان جنگ تحميلي 8 ساله مشكلات و معضلات اقتصادي كه گريبانگیر نظام اقتصادي كشور به خصوص نظام سنتي بانكداري ايران بود، نمايان گرديد. به همين جهت سياستگذاران اقتصادي و بانكي كشورمان مصمم شدند با اصلاح ساختار سيستم بانكي كشور، زمينه شكوفايي و رشد و بالندگي اقتصاد ملي را فراهم كنند. از اين رو بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران با هدف بهبود سرويسدهي بانكها به مشتريان و استفاده بهينه از بودجههاي تخصيص يافته به پروژههاي انفورماتيك بانكها، طرح اتوماسيون بانكي يا همان بانكداري الكترونيكي را به طور جدي در اولويت فعاليتهاي خود قرار داد كه شامل بهينهسازي روشهاي بانكداري، اتوماسيون شعب، سرپرستيها و تهيه يك الگوي نرمافزاري، سختافزاري و مخابراتي براي استفاده بانكهاي كشور بود. ناگفته نماند سابقه بانكداري الكترونيكي در ايران به سالهاي دهه پنجاه شمسي باز ميگردد كه در آن دوران بانك موسوم به «تهران» با نصب دو تا هفت دستگاه خودپرداز در شعب خود نخستين پرداخت اتوماتيك پول را (البته در شعب خود) رقم زد. بنابراين ميبينيم كه بانكداري الكترونيك در ايران در ابتدا بر پايه دستگاههاي خودپرداز بنيان نهاده شد و به عنوان ابزار پرداخت پول در ساعات مختلف شبانهروز تعريف گرديد كه اين نوع نگاه و تعريف از بانكداري الكترونيك مربوط به ديدگاه پنج دهه پيش محورهاي توسعه يافته بود كه امروزه توجه به محورهايي چون تكريم و رضايت ارباب رجوع، لزوم كاهش هزينه نگهداري و استفاده از پول نقد، افزايش اعتبارات در چرخه نظام اقتصادي كشور و كاهش تورم و نقدينگي تعريف جديدي از بانكداري الكترونيكي را به ذهنها متبادر ساخته است. به هر حال پس از اين كه در دهه 60 شمسي بانكهاي كشور به رايانهاي كردن عمليات بانكي میپرداختند، طرح جامع اتوماسیون بانکی در قالب طرحي پيشنهادي براي تحولي جامع براي فعاليتهاي انفورماتيكي بانكها به مشمولان نظام بانكي ارایه شد تا اين كه در سال 1372 با تصويب مجمع عمومي بانكها، اين طرح شكل رسمي به خود گرفت. بانك مركزي نيز در راستاي عملياتي كردن اين مصوبه شركت خدمات انفورماتيك را به عنوان سازمان اجرايي اين طرح تاسيس نمود و از همين سالها نيز زمزمههاي ايجاد سویيچ ملي براي بانكداري الكترونيكي به گوش رسيد و در همين راستا شبكه ارتباطي بين بانك ملي و فروشگاههاي شهروند به وجود آمد تا اين كه در خرداد ماه سال 1381 با تصويب مجموعه مقررات حاكم بر مركز شبكه تبادل اطلاعات بين بانكي (موسوم به شتاب) تحولات جديدي در نظام بانكداري الكترونيكي كشور آغاز شد. بايد توجه داشت كه در طول سالهاي اخير مجموعه دستاوردها و تلاشهاي صورت گرفته از سوي شركت خدمات انفورماتيك موجب شد تا اين شركت با ايجاد ظرفيتها و زيرساختهاي اساسي و مورد نياز بانكداري الكترونيكي به عنوان يك ثروت و سرمايه ملي مطرح شود كه مراكز فني كامپيوترهاي بزرگ (main frame)، شبكه مخابراتي اختصاصي (vsat)، شبكه گسترده نصب و نگهداري (پوشش كشوري) و مركز شتاب از مهمترين اين زيرساختها است كه ما در اينجا اجمالاً به شبكه شتاب خواهيم پرداخت. 4- شبكه تبادل اطلاعات بانكي (شتاب)شبكه تبادل اطلاعات بانكي يا مركز شتاب به دنبال تصويب مقررات حاكم بر مركز شبكه تبادل اطلاعات بين بانكي در اول تير ماه سال 1381، با هدف بسترسازي براي بانكداري الكترونيكي به صورت يك اداره يا مركز در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران آغاز به كار كرد. ايجاد، راهاندازي و راهبري سویيچ ملي به عنوان گامهاي اساسي در جهت تحقق اتصال شبكه پرداخت بانكها به يكديگر و در نهايت انجام مبادلات بين بانكي به صورت الكترونيكي از بستر و زيرساختهایي بود كه بانك مركزي با تاسيس مركز شتاب به دنبال نيل به آنها بود. شتاب در ابتدا با ايجاد ارتباط بين دستگاههاي خودپرداز سه بانك دولتي شامل: كشاورزي، صادرات و توسعه صادرات و سپس دو بانك خصوصي سامان و كارآفرين، به طور رسمي متولد شد كه در مراحل بعدي با اتصال ساير بانكهاي كشور (اعم از دولتي يا خصوصي) به مرکز شتاب، میان تمامی بانکها و برخي موسسات اعتباري غير بانكي به تبادل تراكنش پرداخته و ايده «شبكه واحد پرداخت» را عملياتي ساخت. تسويه بين بانكي، رفع مغايرات، آمار عملكرد شبكه بانكي در زمينه كارت، خودپرداز (ATM)، پايانه فروش (pos) و پايانه شعب (pinpad) از جمله عمليات و فعاليتهاي قابل پيگيري در شبكه و مركز شتاب ميباشد. 4-1- محاسن و مزاياي شبكه شتاب و بانكداري الكترونيكيامروزه استفاده از بانكداري الكترونيكي به ويژه انجام امور از طريق شبكه شتاب (چه از بعد فردي و چه از بعد اجتماعي) موجب ايجاد تسهيلات و صرفههاي اقتصادي گرديده است كه در زير به نمونههایي از آن اشاره ميكنيم:
4-2- نقايص و موانع بانكداري الكترونيكي در ايرانعليرغم تمامي دستاوردهاي ذكر شده بابت ايجاد بانكداري الكترونيكي در كشور، ما با يك واقعيت تلخ روبهرو هستيم و آن اين است كه هنوز نتوانستهايم همگام با رشد و گسترش اين صنعت (بانكداري الكترونيكي) در دنيا و حتي كشورهاي منطقه، گام برداريم كه اين امر ناشي از نقصانها و كاستيهايي است كه برخي از آنها ناشي از بيتوجهي و كوتاهي خودمان و برخي ديگر خارج از اراده و ماحصل جبر زمانه بوده است كه در زير به طور گذرا به تعدادي از آنها اشاره ميكنيم:
5- نتیجهگیریدر پايان به ذكر يك نكته ضروري ميپردازيم و آن اين كه صنعت بانكداري الكترونيكي در دنيا در مدار رشد و پيشرفت و تغييرات تكنولوژيكي قرار گرفته و همچنان با سرعت از سيستم بانكي ايران فاصله ميگيرد كه متوليان و مسئولان نظام بانكي كشور فارغ از بحث موانع غير ارادي (همچون تحريمها) حداقل ميتوانند با رفع نقايص و موانعي كه در كنترل و اراده آنها قرار دارند، از تشديد اين فاصلهها جلوگيري كنند. ادامه مطلب نويسنده : اميدوار، مجيدچكيده
اين مقاله جايگاه، نقش، تعريف، مفهوم، ابعاد و طبقهبندي سيستمهاي اطلاعات مديريت را شرح ميدهد. مدل سيستمي سازمان و نقش سيستم اطلاعات در مديريت آن، انواع سيستمهاي اطلاعاتي در سازمان، تعريف سيستم اطلاعات مديريت، مفهوم سيستم اطلاعات مديريت، نياز به يك پايگاه اطلاعات، مدلهاي تصميمگيري در سيستم اطلاعات مديريت و ابعاد طبقهبندي سيستمهاي اطلاعات مديريت از جمله مباحث اين مقاله هستند. كليدواژه : سيستم اطلاعات مديريت؛ سيستم گزارشدهي مديريت
1- مقدمهسيستم اطلاعات مديريت پس از تكامل تدريجي در طول پنج دهه اخير ديگر داراي تعريف، مفهوم، شكل و قالب تقريباً مشخص و پذيرفته شدهاي است و آنچه در حال توسعه است بيشتر شامل فناوري پيادهسازي، مدلهاي تصميمگيري و سيستمهاي پشتيبان تصميمگيري هستند. در اين مقاله مفاهيم كلي سيستم اطلاعات مديريت را مرور ميكنيم. 2- مدل سيستمي سازمان و نقش سيستم اطلاعات در مديريت آنسازمان را به عنوان يك سيستم باز و يك سيستم كنترلي حلقه بسته ميتوان به صورت زير نمايش داد (مك لئود 1994، 103): عنصر كنترلي سيستم سازمان متشكل از دو بخش مديريت و پردازشگر اطلاعات است. پردازشگر اطلاعات به مجموعه تمام افراد و سيستمهاي اطلاعاتي و پشتيبان تصميمگيري گفته ميشود كه به مديريت در اتخاذ تصميم كمك ميكنند. علاوه بر اين نقش اصلي براي پردازشگر اطلاعات، ميتوان آن را توليدكننده اطلاعات سازمان (به عنوان يك فرايند يا زيرسيستم از يك سيستم بزرگتر) براي ارائه به سازمانهاي بالادست يا موجوديتهاي بيروني دانست. گاهي اوقات ممكن است نقش فرعي پردازشگر اطلاعات به نقش اصلي تبديل شود. اين تغيير نقش در شرايطي اتفاق ميافتد كه مديريت به دلايل مختلف از پردازشگر اطلاعات در تصميمگيري استفاده نميكند و در عوض به دلايل مختلف به موجوديتهاي مهم در محيط سازمان توجه بيشتري نشان ميدهد. هر يك از نقشهاي اصلي و فرعي پردازشگر اطلاعات نيازمند ويژگيها، توانايي و مشخصات خاص خود است و اجزاي پردازشگر اطلاعات بايد مطابق با ايفاي نقش غالب، طراحي شده و تطبيق داده شوند. 3- انواع سيستمهاي اطلاعاتي در سازمانسيستمهاي اطلاعات يكي از اجزاي سيستم كنترلي حلقه بسته محسوب ميشوند. بنابراين هدف چنين سيستمهايي كمك به كنترل سيستم است. در هر سازمان دو نوع كنترل وجود دارد؛ كنترل عملياتي و كنترل مديريتي. عمليات مختلف سازمان در قالب فرايندها و زيرسيستمهاي صف و ستاد انجام ميشوند. هر يك از اين عمليات نيازمند كنترلهاي خاص خود هستند و سيستمهاي اطلاعاتي خاص خود را طلب ميكنند. چنين سيستمهاي اطلاعاتي كه عمليات مختلف سازمان را كنترل و پشتيباني ميكنند سيستمهاي پردازش مبادلات ناميده ميشوند.
كنترل مديريتي نيازمند اطلاعاتي است كه بخش قابل ملاحظهاي از آنها توسط سيستمهاي پردازش مبادلات توليد ميشوند. سيستمهاي اطلاعاتي پشتيبان كنترل مديريتي، اطلاعات توليد شده توسط سيستمهاي پردازش مبادلات را پردازش كرده و آنها را در تركيبها و شكلهاي جديد معنيدار به مديريت عرضه ميكنند. چنين سيستمهاي اطلاعات، سيستمهاي اطلاعات مديريت ناميده ميشوند. 4- سيستمهاي اطلاعات مديريت4-1- تعريف سيستم اطلاعات مديريتسيستم اطلاعات مديريت سيستمي يكپارچه متشكل از كاربر و ماشين براي ارائه اطلاعات در پشتيباني از عمليات، مديريت و تصميمگيري در سازمان است. اين سيستم از نرمافزار و سختافزار رايانهاي، راهنماها و دستورالعملها، مدلهايي براي تحليل، برنامهريزي، كنترل و تصميمگيري و يك پايگاه اطلاعات بهره ميگيرد (ديويس و اولسون 1985، 6). سيستم اطلاعات مديريت سيستمي است كه دادههاي محيطي را جمعآوري و دادههاي تبادلات و عمليات سازماني را ثبت ميكند و سپس آنها را فيلتر، سازماندهي و انتخاب كرده و به عنوان اطلاعات به مديران ارائه مينمايد و ابزاري براي مديران فراهم ميآورد كه اطلاعات مورد نياز خود را توليد نمايند (مورديك و مانسون 1986، 6). سيستم اطلاعات مديريت سيستمي يكپارچه، رايانهاي و كاربرـ ماشين است كه اطلاعات لازم براي حمايت از عمليات و تصميمگيري فراهم ميكند. عناصر اصلي اين سيستم عبارتند از: (1) سيستمي يكپارچه براي خدمت به تعداد زيادي كاربر، (2) سيستمي رايانهاي كه تعدادي نرمافزار اطلاعاتي را از طريق يك پايگاه اطلاعات به هم مرتبط ميكند، (3) رابط كاربر- ماشين كه به جستجوهاي فوري و موقتي پاسخ ميدهد، (4) ارائه اطلاعات به تمام سطوح مديريتي و (5) پشتيباني از عمليات و تصميمگيري (آواد 1988، 5). 4-2- مفهوم سيستم اطلاعات مديريتسيستم اطلاعات مديريت سازمان يك چيز متمايز و جدا از ديگر سيستمهاي اطلاعات نيست بلكه چارچوبي كلي ارائه ميكند كه ديگر سيستمهاي اطلاعات بر مبناي آن با يكديگر همخوان ميشوند. در طول زمان مشخص شد كه مفهوم پيادهسازي يك سيستم كاملاً يكپارچه واحد بسيار مشكل است. واقعيت اين است كه يك سيستم يكپارچه، به معني يك ساختار واحد و همگن نيست بلكه بدين معني است كه اجزاء آن منطبق بر يك طرح كلي هستند. اكنون سيستم اطلاعات مديريت به منزله فدراسيوني از زيرسيستمها در نظر گرفته ميشوند كه در صورت نياز طراحي و اجرا ميشوند اما منطبق بر طرح كلي، استانداردها و رويههاي سيستم اطلاعات مديريت هستند. بنابراين به جاي يك سيستم اطلاعات مديريت واحد و كلي، سازمان ميتواند تعداد زيادي سيستم اطلاعات مرتبط داشته باشد كه نيازهاي مديريتي را در سطوح مختلف به شكلهاي مختلف تأمين ميكنند. تجربه نشان ميدهد كه يك سيستم كاملاً يكپارچه غير ممكن است. عوامل زيادي وجود دارند كه بايد همزمان و توأم در نظر گرفته شوند و نگهداري چنين سيستمي مشكل است. به همين دليل، سيستمهاي اطلاعات مديريت بيشتر به صورت بخش بخش طراحي ميشوند و يكپارچهسازي تنها در مواردي كه ضروري باشد اعمال ميشود. به طور خلاصه سيستمهاي اطلاعات مديريت مبنايي براي يكپارچهسازي پردازشهاي اطلاعات سازماني ارائه ميدهند (ديويس و اولسون 1985، 6-8، 10، 28، 53). 4-3- نياز به يك پايگاه اطلاعاتدادهها ميبايست به گونهاي مديريت شوند كه قابل دسترسي براي پردازش بوده و كيفيت مناسب داشته باشند. مديريت لازم بايد از هر دو جنبه سختافزار و سازمان صورت پذيرد. نرمافزار ايجاد و مديريت يك پايگاه اطلاعات، يك سيستم مديريت پايگاه اطلاعات است. هنگامي كه يك سيستم مديريت پايگاه اطلاعات وجود داشته باشد همه از دادههايي استفاده ميكنند كه تنها در يك محل ذخيره شدهاند و يك عمل روزآمدسازي تمام موارد استفاده را روزآمد ميكند. يكپارچهسازي چنين سيستمي نيازمند يك قدرت مركزي براي پايگاه اطلاعات است. دادهها ميتوانند در يك كامپيوتر مركزي ذخيره شوند يا بين چندين كامپيوتر پراكنده شوند (ديويس و اولسون 1985، 9). 4-4- مدلهاي تصميمگيري در سيستم اطلاعات مديريتمعمولاً تنها دادههاي خام يا حتي دادههاي خلاصه شده براي استفاده كافي نيستند. دادهها معمولاً بايد پردازش شده و به شكلي ارائه شوند كه به يك تصميم اتخاذ شده منجر شوند. تحقق چنين امري نيازمند يك مدل تصميمگيري است. مدلهاي تصميمگيري ميتوانند در مراحل مختلف تصميمگيري مورد استفاده واقع شوند. تعميم يك سيستم اطلاعات مديريت از جنبه تصميمسازي، سيستمهايي مانند سيستمهاي پشتيبان تصميمگيري و سيستمهاي خبره هستند (ديويس و اولسون 1985، 9؛ آواد 1988، 14). 4-5- ابعاد طبقهبندي سيستمهاي اطلاعات مديريت (ديويس و اولسون 1985، 28-44)همه سيستمهاي اطلاعات مديريت داراي قابليتها، ويژگيها و مؤلفههاي يكسان نيستند. در واقع سيستمهاي اطلاعات مديريت داراي طيفي هستند كه يك سر آن يك سيستم ساده گزارشگيري دستي و سر ديگر آن يك سيستم يكپارچه رايانهاي همراه با انواع گزارشها و مدلهاي تصميمگيري است. در اينجا به برخي از ابعاد طبقهبندي سيستمهاي اطلاعات مديريت اشاره ميشود.
مراجعAwad, E. M. 1988. Management Information System: Concept, structure, and applications. Califonia: The Benjamin Cummings. Davis, G. B., and Olson, M.H. 1985. Management Information system: Conceptual, foundations, structure, and development. 2nd ed. New York: Mc Graw-Hill. McLeod, Jr. R. 1994. Information System Concepts. New York: MacMillan. Murdick. R.G., and Munson, J.C. 1986. MIS Concepts & Design. 2nd ed. London: Primtice –Hall. ادامه مطلب
مديران سازمانها براي ادامه حيات خود در قرن حاضر، بايد مجموعه اي از قواعد ودستورالعملهايي را در ذهن بپرورانند. در گذشته هاي نه چندان دور اين مديران براين اعتقاد بودند كه داراييهاي مادي تضمين كننده قدرت رقابتي آنان است . در قرن جديد،موفقيت با شركتهايي است كه راه خود را به آينده از هم اكنون شناخته اند، نه آنهايي كه داراي اموال بسياري در ترازنامه هاي خود هستند. با ظهور فناوريهاي جديد به ويژه اينترنت ، شركتها دچار تغييرات و تحولات اساسي شده اند كه خود كمتر از يك انقلاب نيست . كه اين بار اين انقلاب به هرگوشه از جهان تسري يافته است .
ممكن است در قرن 21 شركتهايي ظهور كنند كه به طور كامل با شركتهايي كه به شكل گيري آنها كمك كرده متفاوت باشند. در واقع بسياري از مديران گذشته ، بايد آنچه رادر گذشته فرا گرفته اند فراموش كنند. رهبران گذشته براين اعتقاد بودند كه ايجاد روح رقابت در ميان كاركنان موجب بالارفتن انگيزه در ميان كاركنان و تضمين كننده موفقيت آنان مي شود. با رونق گرفتن فعاليتهاي تجاري ، رهبر هر سازماني مي خواست يك شركت پايدار وجاودانه را بنا نهد اما در قرن جديد بسياري از شركتها موقتي خواهند بود. زيرا شركتهاي حامي اين نوع شركتها، آنها را فقط براي آفرينش فناوريها و محصولات جديد ايجادمي كنند و حيات آنها نيز تا زماني است كه اين وظيفه را به پايان برسانند كه در نهايت همه عوامل فوق سازمانها را به سمت مجازي شدن سوق مي دهد. يك سازمان مجازي ، سازماني است كه همه كارمندان ، فراي مرزها و محدوديتها بايكديگر كار مي كنند و اين مرزها مي تواند جغرافيايي يا سازماني باشد. و معمولا وسيله ارتباطي آنان به وسيله تكنولوژي اطلاعات تسهيل مي شود.
تابه حال يك تعريف پذيرفته شده اي از سازمانهاي مجازي ارائه نشده است . يكي از تعاريف جامع عبارتست از: سازمانهاي مجازي ، به صورت موقت ، براي تركيب و به كارگيري تواناييهاي خاص اعضاي آن سازمانها به وجود آمده و باعث افزايش بهره وري و استفاده سريع از فرصتهاي خاص براي ارائه محصولات يا خدمات خاص مي شود و معمولا بعد مسافت به وسيله تكنولوژي اطلاعات جبران مي شود. و اما نكات برجسته تعاريفي كه ديگران ارائه داده اند: - انعطاف پذيري مهمترين ويژگي سازمانهاي مجازي است . (انجمن حسابداران مديريت كانادا) - اطلاعات محور اصلي شركتهاي مجازي خواهد بود (ديويد و مالونه ) - ويژگي اصلي سازمان مجازي آنست كه لازم نيست براي ارائه خدمات همه افرادسازمان هميشه يا برخي اوقات كنار هم باشند، به عبارتي سازمان وجود دارد ولي قابل رويت نيست . آن يك شبكه است نه يك دفتر. (چارلز هندي ) از همه تعاريف ارائه شده مي توان اينگونه نتيجه گيري كرد كه نويسندگان حداقل درمورد سه ويژگي زير توافق دارند: تكنولوژي هاي ارتباطي باعث تسهيل روابط در اين گونه سازمانها مي گردند. از قبيل : پست الكترونيك - فاكس - تلفن و...; سازمانهاي مجازي دربرگيرنده شكل هاي متنوع سازماني هستند. در اينگونه سازمانها،زمان و مكان محدوديت به شمار نمي آيد و مي توان از روشهايي مانند تيمهاي چندمنظوره ، سفارش از بيرون سازمان ، ارتباطات درون سازماني و ساير موارد استفاده كرد; افراد داخل سازمان بايد از سطح بالاتري از اعتماد نسبت به يكديگر برخوردار باشند.بدين علت كه افراد كارشان را اغلب دور از ديد ساير همكاران و مديرانشان انجام مي دهند، بايد درجه اعتماد بالا باشد. البته ذكر اين نكته ضروري است كه سازمانهاي مجازي فارغ از جنبه تكنولوژيكي آن همواره وجود داشته اند. مثال واضح آن ، شركتهاي كوچكي هستند كه داراي هويت منحصر به فرد و روشني هستند ولي تشكيلاتي براي مقايسه ندارند. مثلا مالك شركت باتبديل يك اتاق خواب به دفتر در منزل يا با كاركردن در خودرو يا در حال مسافرت به درجه اي از سازمانهاي مجازي برسد. نكته قابل توجه در مورد سازمانهاي مجازي امروزه اينست كه تكنولوژي هاي اطلاعاتي جديد اجازه مي دهد چنين فعاليتهايي آسانتر شوند و گسترش يابند. پس مي توان اينگونه نتيجه گرفت كه : نمي توان يك مدل (پرسپكتيو) سازمان ارائه داد بلكه مجازي شدن سازمانها درجات مختلفي دارد.
همانگونه كه قبلا گفته شد تعاريف زيادي براي سازمانهاي مجازي ارائه شده است ولي به طور كلي از سه زاويه مي توان به سازمانهاي مجازي نگاه كرد:
بعد اول از اين بعد سازمان مجازي ، سازمان شامل يك گروه از افراد است كه هركدام در رشته خود متخصص هستند و شاخه كاري هر گروه افراد از يكديگر متفاوت است و نتيجه فعاليتهايشان منجر به ارائه خدمات به مشتريان مي شود. به عبارتي هر فرد يا هر همكاروظيفه خاص خود را دارد. آنها همه داراي مهارتهاي ارتباطي قوي هستند و سطح بالايي از اعتماد بين آنها برقرار است . اعضاء معمولا از طريق پست الكترونيك ، تلفن ، فاكس ياويدئو كنفرانس با يكديگر ارتباط دارند. بعد دوم در اينگونه سازمانهاي مجازي ، گروهي از افراد از شركتهاي شريك يا همكار كه همه اكثرا در يك شاخه خاص و يا وظيفه خاص مهارت دارند، كنار يكديگر جمع مي شوند تابتوانند يك سازمان موقت يا يك سازمان دائمي را كه بتواند خدمات خاص ارائه دهد رابه وجود بياورند. وظايف خاص آنها عبارتند از: عرضه ، توليد، سيستم هاي اطلاعاتي ، توزيع و غيره .معمولا ارتباطات نيز مانند بعد اول از طريق پست الكترونيك ، تلفن ، فاكس و يا حضوري خواهد بود و همچنين به سطح بالايي از اعتماد نياز دارد. بعد سوم سازمان مجازي مي تواند يك سازمان بزرگي باشد كه برون دادهاي سازمان خود را ازميان تعداد زيادي از عمليات مهم سازمانهاي ديگر انتخاب مي كند مانند توليد يا توزيع . اينگونه شركتها فعاليتهاي خود را با ريسك بالا، از طريق عرضه كنندگان يا به وسيله مشاركت كردن با ديگر شركتهاي متخصص در يك زمينه خاص انجام مي دهند. مزيت اينگونه سازمانها اينست كه مي توانند روي بهترين فعاليتها تمركز كنند. براي مثال : يك شركت كامپيوتري ممكن است كامپيوترهايي با نام خود عرضه كنداما ممكن است اين شركت حتي انبار يا كارخانه واقعي نداشته باشد.
به طور خلاصه ابزار كليدي در سازمانهاي مجازي ، ارتباطات و ميزان اثربخشي تكنولوژي اطلاعات است . از ديد جسيكا (JESSICA) نويسنده كتاب تيم هاي سازماني . براي هر ارتباطي يك زمينه رواني وجود دارد و باتوجه به اينكه سازمانهاي مجازي توسط تكنولوژي هم حمايت مي شوند، مي توان گفت : چالشهاي رواني 90% و تكنولوژي 10% مشكلات سازمانهاي مجازي را تشكيل مي دهند. عوامل موثر بر تسريع روند مجازي شدن افزايش تحرك و انعطاف پذيري زياد در مشاغل ; روند نزولي در ايجاد مشاغل مادام العمر و ترقي شغلي پلكاني ; مورد توجه قرار گرفته شدن افرادي كه به وفاداري حرفه اي بيش از وفاداري سازماني ارزش مي گذارند و به زندگي خصوصي و زندگي كاري ارزش مساوي مي دهند. بالارفتن پيچيدگي مصرف كنندگان و همچنين افزايش مصرف كنندگاني كه طالب كيفيت ، انتخاب و ارزش براي پول هستند; نياز به سرعت بيشتر در پاسخ به تغييرات و افزايش سرعت در ارائه محصولات جديدبه بازار; هزينه و مسائل روزافزون مسافرت از نقطه Aبه B; جابجايي از اقتصاد توليد محور به اقتصاد اطلاعات محور، جايي كه ارزش محتوي فكري يك محصول بيشتر از محتوي فيزيكي آن است . و اما:
به طور كلي سه مانع را مي توان سدي براي توسعه سازمانهاي مجازي يافت :
1 - عدم وجود زيرساختهاي مناسب سخت افزاري و نرم افزاري از قبيل عدم توانايي به كارگيري دانش رايانه اي نسل جديد توسط عموم ، احتمال عدم سرمايه گذاري دولت به اندازه كافي در به كارگيري تكنولوژي ارتباطي مدرن مانند: استفاده از فيبر نوري ، ماهواره ، مسائل مربوط به اينترنت و غيره . 2 - نحوه نگرش مديران نسبت به كاركنان و تكنولوژي . امروزه بسياري از سازمانها هنوزساختار كنترل و فرمان را حفظ كرده اند، مديران مي ترسند كه روشهاي كاري منعطف منجر به آشفتگي كاركنان شود و اينكه آنها به موقع نياز، در دسترس نباشند. علي رغم توانمندسازي روزافزون ، هنوز عدم اعتماد به هركس يا هرچيزي كه ديده نشود، وجوددارد. هنوز بسياري از مديران براي سنجش عملكرد به زمان حضور فيزيكي متكي هستند. از طرفي ممكن است مديران درك كاملي از تكنولوژي و توان بالقوه آن نداشته باشند. 3 - عدم تمايل افراد به انعطاف پذيري در شغل . امروزه اكثر افراد عادت به استخدام مادام العمر دارند كه بتوانند درآمد حاصل از آن شغل پشتيبان زندگي خانوادگي شان باشد.پس باوجود اين براي اينگونه افراد مشكل است كه انقلابي در طرز زندگي شان به وجودآورند و قطعا به مفهوم كار پيماني ، روي خوش نشان نمي دهند. اين در حالي است كه سازمانها بايد به كاركنان خود كمك كنند كه خود را براي دنيايي آماده سازند كه در آن براي كسي شغل تضمين شده مادام العمر وجود ندارد. پس لازم است سازمانها به كاركنان كمك كنند تا مجموعه اي از مهارتهاي قابل انتقال راكسب كنند، مانند سواد رايانه اي ، زبانهاي خارجي ، كار تيمي و مسائل مربوط به ارتباطات .
- در سازمانهاي مجازي بعد مسافت و فاصله جغرافيايي مانع از انجام كارها - برگزاري جلسات - كنفرانسها و غيره نخواهد شد; - آثار و بلاياي فيزيكي از قبيل آتش سوزي - انفجار - زلزله و ساير حوادث بر روي روندكاري به حداقل خواهد رسيد; - باعث افزايش بهره وري و سودآوري مي شود; - توجه بيشتر بر جنبه انساني كارها و تاكيد كمتر بر اجزاء مكانيكي ، تكراري و روتين كارها; - برآورده كردن نيازهاي بيشتري از مشتريان ; - كاهش هزينه هاي مربوط به فضاهاي اداري به علت افزايش انعطاف پذيري در كار; - افزايش وابستگي به سرمايه فكر و انديشه افراد سازمان ; - كاهش مسائل زيست محيطي به علت تردد كمتر افراد.
- از آنجايي كه مرز بين زندگي كاري و زندگي در منزل كم رنگ خواهدشد امكان افزايش سطح استرس در بين پرسنل سازمان وجود خواهد داشت ; - امكان انزواي كاركنان ازنظر اجتماعي به علت كاهش محرك تماس شغلي و بازخور; - اگر رابطه اجتماعي طراحي مجدد نشود و همچنين قوانين مربوط به استخدام تغييرنكند. كاركنان دانش محور باارزش ، تعهد خود را نسبت به سازمان از دست مي دهند ومهارت خود را به بالاترين پيشنهاد خواهند فروخت ; - ريزش بالاي كاركنان ; - كاركناني كه دانش محور نباشند كم كم به حاشيه سازمان رانده مي شوند. مگر اينكه برنامه اي ارائه شود كه كاركنان سازمان كه هنوز كار فيزيكي دارند، آموزش ببينند و از آنهاحمايت شود.
امروزه مطالب زيادي را در كتابهاي موجود و مقالات درمورد تجارت الكترونيكي -مدير الكترونيكي - شهرالكترونيكي - دولت الكترونيكي و غيره مي توان ديد كه همه اين مباحث حاكي از تغيير مهارتهاي مديريتي است .
البته اين درست است كه اينترنت و تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات ، مهارتهاي مديريتي را تغيير داده است ، ولي با همه اين موارد مي توان گفت كه يك مدير خوب مي تواند يك مدير الكترونيكي خوب نيز باشد. به طور خلاصه مي توان 10 خصوصيت را براي مديريت اثربخش در سازمانهاي مجازي ارائه داد: 1 - سرعت : در سازمانهاي مجازي در حقيقت سرعت عمل مهمتر از توسعه سازمان و يا بزرگ بودن سازمان است . شركتهاي بزرگ به درستي مفهوم سرعت عمل را درك مي كنند. در سازمانهاي مجازي چرخه هاي توليد كوتاهتر مي شود و مصرف كنندگان ، توقع خدمات در محدوده زماني ساعت را دارند. يكي از راههاي بالابردن سرعت ، اجتناب از تصميمات بيش از حد بلندمدت است ويكي ديگر از راهها، كاهش بوروكراسي در سازمانهاست . براي نمونه در يك بانك در آمريكا تاكيد اين بانك بر ارائه خدمات كاملا فراگير وهمه جانبه است - افرادي كه متقاضي دريافت وام هستند طي مدت 60 ثانيه پاسخ خودرا دريافت مي كنند. هريك از كارمندان موظف است حداقل 5/1 ساعت در ماه ، به تلفن مشتريان گوش دهد و هريك از مديران ارشد بايد در روز حداقل 20 پست الكترونيكي واصله از مشتريان را بخواند. همه موارد فوق منجربه تهيه نرم افزاري شده كه به ميزان قابل توجهي سرعت عمل در بانك را افزايش داده است . 2 - نيروي انساني ماهر پرسنل مهمترين ورودي (INPUT) هر شركتي است ، امروزه شركتها نياز به پرسنل كم ولي با كيفيت كار بالا نياز دارند - امروزه نياز به پرسنل با استعداد - نگرشها و مهارتهاي جديد است . به طوركلي شغلهاي جديد نياز به راههاي جديدي براي استخدام و بكارگيري و نگهداشتن پرسنل متصدي اينگونه شغلها دارند. و همچنين نياز به راههاي جديدي براي اندازه گيري عملكرد اينگونه افراد دارند. 3 - آزادي عمل ويژگي عمده اي كه باعث موفقيت اينترنت شده است ماهيت بازبودن آن است . مزاياي اقتصادي كه ازطريق آزادي در اينترنت به دست مي آيد تاييدكننده اين بيان است . اين خصيصه اين امكان را براي شركاء - همكاران - عرضه كنندگان - مصرف كنندگان و كليه افراد مرتبط با سازمان به وجود مي آورد كه دسترسي زيادي به پايگاه اطلاعاتي داشته باشند و نظرات خود را اعمال كنند. 4 - مهارتهاي همكاري اينترنت فرصتهاي جديدي را براي تيمها و شركتها به وجود مي آورد كه با يكديگرهمكاري داشته باشند و با هم مرتبط باشند. در سازمانهاي الكترونيكي بايد به دنبال راههاي جديد براي ايجاد هماهنگي و همكاري بين افراد بود. چرا كه تيمها ممكن است از لحاظ مسافت و فاصله جغرافيايي و تمركز زماني از همديگر دور باشند و يا اينكه براي تيم هاي مختلفي كار كنند كه همه اين موارد نياز به هماهنگي خاص دارد. 5 - نظم اين سوال پيش مي آيد كه آيا مي توان نظم را همراه با آزادي و خلاقيت در سازمانهاي الكترونيكي با هم حفظ كرد؟ جواب مثبت است . شالوده اصلي اينترنت نظم است ، هنگامي كه يك نرم افزار جايگزين يك عمل انساني مي شود. شالوده نرم افزار اصول به كارگرفته شده در آن است . پس شركتها بايد دقت خاصي روي پارامترهاي دستورالعمل و بكارگيري آن داشته باشند. به عبارتي شركتها بايد به گونه اي عمل كنند كه از گيج شدن مشتريانشان جلوگيري كنند. 6 - ارتباطات خوب استراتژي ارتباطات بين كاركنان موضوع مهمي است . ارتباطات نبايد حتما محدود به داخل سازمان باشد يا حتي محدود به داخل كشورمربوطه بلكه ارتباطات بايد به گونه اي باشد كه هرگاه شركت نياز به اطلاعات بيروني داردبتواند اين اطلاعات به داخل سازمان منتقل شود و بالعكس هرگاه سازماني نياز به اطلاعات سازمان داشت اين اطلاعات به راحتي به سازمان مربوطه منتقل شود. 7 - مديريت رضايتمندي در اين رابطه شركت بايد برنامه اي را براي رضايت مشتريان ، همكاران و كليه افرادي كه مرتبط با سازمان هستند داشته باشد و در اين خصوص سرمايه گذاري كند. 8 - تمركز بر نياز مشتري امروزه فرصتهاي جديدي به وجود آمده تا شركتها بيشتر به روابط خود با خريداران ومشتريان وابسته باشند. به عنوان مثال ، امروزه نسبت به گذشته تغييرات زير صورت گرفته است . (جدول شماره 1) امروزه معمولا شركتها سعي مي كنند توليدات خود را برمبناي نياز مشتريان توسعه دهند كه اين تغييرات حتما شماي كلي شركتها را نيز تغيير خواهد داد.
9 - مديريت دانش تعريف : مجموعه روشها و فنوني كه طي آن تعدادي از افراد متخصص دورهم جمع مي شوند. و دانش خود را به اشتراك گذاشته و دانش جديدي را به وجود مي آورند. البته پيداكردن افراد متخصص بدين منظور كار آساني نيست ، چرا كه اينگونه افراد نيازبه يك حس جديد و مهارتهاي جديدي دارند. به عبارتي انجام اين كار و اينگونه مديريت مهمتر از پول و نرم افزارهاي هوشمنداست . 10 - رهبري از طريق نظارت معمولا مديران ارشد سازمان هيچ موقع خود مستقيما نياز به داشتن اطلاعات وتخصص در مورد جزئيات تكنولوژي اطلاعات و اينترنت و غيره ندارند: بلكه براي آنهااطلاعات كلي كافي است . معمولا مديران ارشد، بيشتر نقش هماهنگ كننده را دارند وتعيين كننده خطمشها و ميزان و نحوه سرمايه گذاري هستند. پس اگر سيستم مديريتي سازمان به 10 مورد فوق مسلح شود. كمك شاياني به اثربخشي مديريت در اينگونه سازمانها خواهد شد:
|